دوستی و رفاقت چهره های سرشناس، همیشه جذاب و پرحاشیه است. اینکه کدام بازیگر سینما با چه کسی رفاقت میکند و یا کدام چهره سیاسی حاضر است به خاطر یک رفاقت، هزار و یک ماجرای داغ و مهم را به جان بخرد یا کدام ورزشکار، خسته از یک روز سنگین تمرین گوشی موبایلش را بر میدارد و با رفیقی برای شب نشینی ساده تماس می گیرد و غیره همیشه و همواره مورد توجه بوده و هیچ کس به سادگی از آن نمی گذرد.
اینکه این آدمها چه کسی را محرم حریم خصوصی خود میکنند و البته گاهی هم از محرمیت خارجش میکنند، گزارشی است که در این مطلب میخوانید.
● حمید جبلی و ایرج طهماسب
عکس هایی از رفقای فابریک بازیگران و هنرمندان مشهور ایران
اسطوره های رفاقت و همکاری. باور نمی کنید؟! به تمام این سال های کنار هم بودن و کار کردنشان نگاه کنید.
اصلا می توانید بدون حضور رفاقت و دوستی، شاهکاری مثل «کلاه قرمزی و پسرخاله و دارودسته اش» را نادیده بگیرید؟! نه نمی شود. هرجا پای حمید جبلی در میان باشد، ایرج طهماسب هم هست و برعکس. افتخار دوستی این همه سال هم نصیب خودشان می شود و لذتش هم با عروسک هایی که ۲۰ سال است دل ما را برده اند، نصیب ما.
قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
ایرانی ها چرا می خواهند انقلاب کنند؟
باورتون نمیشه؟ ببینید:
وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید!
(ستاد کمک به ادامه زندگی)
کرایه تاکسی
توی تاکسی نشسته بودم، دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون... یکی گفت:
به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی! من حساب میکنم...
بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن !
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!!
راننده گفت : جـــان ؟
مرد : گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن؛یا دوتاییمون باهم هزار تومن!!
غضنفر در گوش راننده پچ پچ میکرده.میگن چی میگه؟
راننده میگه:بابا دیونم کرده میگه چپ کن بخندیم!
.
.
.
چیز چیست ؟
کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود ؛
زمانی که طرف کم می آورد از آن کلمه در جمله اش استفاده میکند ؛
به مثال های زیر توجه کنید :
چیز اینو کجا گذاشتی ؟
خواستم خدایی نکرده یه وخ چیز نشه …
برو پیش فلانی چیز کن !
اردبیل : گار گار
.
.
.
.
تهران : قار قار
.
.
.
.
اصفهان : قارس قارس
.
.
.
.
شیراز : قارو قارو
.
.
.
.
علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟
دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.
علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.
وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.
* یه خانومی تو فامیلمون هست خدای سوتیه.یه روز تو ماشین بودیم
یه دفعه گفت:
بچه ها نگاه اون ماشین سبزه ….
کدوم ؟کدوم؟…
همون سبز پروفسوریه دیگه
اینقدر خندیدیم که نفسمون بند اومده بود
* چند سال پیش با مامانم و چند نفر دیگه رفته بودیم تشییع جنازه خسرو شکیبایی….بعد مراسم که تو تالار وحدت بود داشتیم میومدیم بیروون که پرویز پرستویی از بغلمون رد شد مامانم یهو برگشت گفت eeeeeeeeeee خسرو شکیبایی….بیچاره همینجووری برگشت نگاموون کرد…کم مونده بود بگه اصلا میدونین چرا اومدین اینجا…
دستشویی پارک !! (طنز)
رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:
سلام حالت خوبه؟
من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:
حالم خیلی خیلی توپه.
بعدش اون آقاهه پرسید:
خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟
با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛
اگه نقشه ی تهران رو 90 درجه در جهت عقربه های ساعت بچرخونیم و با دقت نگاش کنیم می بینیم که شبیه بدن می شه که خیلی راحت قابل تشخیصه! اگه نمی تونید تشخیص بدید من برای راحتیتون این کارو کردم که می تونید ببینید:
یه استاد دانشگاهی بود هر سری میومد سر کلاس به دختر خانمها تیکه می انداخت. یه روز دخترا تصمیم گرفتن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون...
قضیه به گوش استاد رسید
(میدونیدکه توسط عده ای از آقا پسرهای جان بر کف!!!!)
اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.
1) در مسیر برگشت از مهد کودک :
لضا لضا (همان رضا ) مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها !
رضا : مامان چیه ؟!
هفت صبح: طرح «ازدواج آسان» كه به زودي قرار است در دانشگاهها اجرا شود يك طرح چندوجهي است كه نه تنها جيك ثانيه به كنترل افزايشي جمعيت كمك ميكند، نه تنها باعث پيشرفت آكادميك مراكز علمي ما ميشود، نه تنها از فرار مغزها و بدنها جلوگيري ميكند، نه تنها تمام مشكلات مملكتي را دو سوته حل ميكند بلكه كلا جنبش دانشجويي را هم به سرمنزل مقصود بيك هدايت ميكند.
باور نداريد واايستيد تماشا كنيد.
روشهاي اجراي طرح
sahar
: اعتراف مي كنم منتظر يه تماس مهم بودم از طرفي نمازم داشت قضا مي شد ،شروع كردم به نماز خوندن آخراي نماز تلفن زنگ خورد منم تند تند نمازم و تموم كردم و گوشيو برداشتم فكر كنين به جاي الو بلند گفتم الله اكبر طرفي كه اونور خط بود مونده بود چي بگه خودمم از خنده نمي تونستم حرف بزنم
ladytak91: یه بار که سوار تاکسی شده بودم درست کنار در سمت راست نشسته بودم و مسافر بغل دستیم میخواست پیاده بشه ، منم پیاده شدم که اون بتونه پیاده بشه ، بدشم بدون توجه به این که کسی کنارمه دوباره سوار شدم ، چون یه خورده هم تو فکر بودم دیگه زیاد به اطرافم نگاه نمیکردم، خواستم درو ببندم که دیدم در بسته نمیشه بازم بدون اینکه نگاه کنم دوباره درو بستم که دوباره بسته نشد برای بار سوم که عصبانی شدم خیلی محکم درو بستم که این دفعه بسته شد!!! به در که نگاه کردم دیدم یه پیرمرده که داره هاج و واج به من نگا میکنه! نگو هی میخواسته سوار بشه من نمیزاشتم سوار بشه!!!!
دختر جوانی از مکزیک برای یک ماموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد پس از دوماه نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون :
" لورای عزیزم متاسفانه دیکر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدم وباید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام ومی دانم که نه تو ونه من شایسته ی این وضع نیستیم. من راببخش وعکسی که به تو داده بودم برایم بفرست باعشق :روبرت "
دختره یه روز که تو خونشون تنها بوده میره حموم!
به هوای اینکه کسی خونه نیست
همونجوری لخت میاد بیرون که حوله برداره!
یه دفعه میبینه داداشش توخونست.
بدو بدو میره تو اتاق درو میبنده.حیوونی خیلی خجالت میکشه!
اینکه پدر پولداری نداری مقصر نیستی
ولی اگه پدر زن و پدر شوهر پولدار پیدا نکنی خودت مقصری !
********جملات خنده دار********
میگم تا حالا دقت کردین تو خونه یه سری وسایل هست
که همیشه همه جا میبینیشون ؟ اما خدا اون روز رو نیاره که بهشون احتیاج پیدا کنی !
یعنی کلا از چرخه هستی محو میشن !
********جملات خنده دار********
نمیدونم چه مواد شیمیایی داره قطرات بارون !
به محض رسیدن به زمین اکثر تاکسی ها تبدیل به تاکسی دربست میشوند
********جملات خنده دار********
.
دقت کردین توی بعضی کلاسا آدم مثل خرس خوابش میاد ولی وقتی کلاس تموم میشه این حس کاملا بطرف میشه ؟
.
دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟
.
دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟
.
دقت کردین همیشه سطح مسابقات از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟
.
دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار ؟
«یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» نام دو فیلمی است که آنا نعمتی در حال حاضر روی پرده سینما دارد، دو نقشی که به لحاظ موضوع فیلم،هیچ ربطی به هم ندارند و این بازیگر در هر دو نقش کاملا متفاوت ظاهر شده است.
این بازیگر معتقد است با توجه به شرایط کنونی سینمای ایران دو فیلمش توانسته به شایستگی مخاطب خودش را به سینماها بکشاند و به گونه ای از نتیجه بازی هایی که در این دو فیلم داشته، راضی است به بهانه حضورش در این دو فیلم با وی گفت وگویی داشتیم.
در «یکی می خواد باهات حرف بزنه» نقش مادری را بازی می کنید که تنها فرزندش را به واسطه مرگ مغزی از دست می دهد؟ چه خصیصه ای در فیلمنامه وجود داشت که شما را مجاب کرد در این فیلم بازی کنید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم شخصیت «لیلا» در فیلم مرا بسیار جذب کرد با توجه به اینکه من مادر هستم، فکر کردم می توانم از عهده این نقش به خوبی بربیایم، بنابراین نقش را پذیرفتم و در آن کارکردم.
چطور به نقش «لیلا» نزدیک شدید؟
چند سالی می شود که باید منتظر عید نوروز یا مثلا ماه رمضان باشیم تا او را در تلویزیون ببینیم. مجید خان دوست داشتنی سینمای ایران که این روزها به شدت درگیر ساخت تله فیلم هایش است و به تازگی هم یکی از آنها را به پایان رسانده، علاوه بر درگیری کاری، دیگر متاهل هم شده و یک مرد ایده آل برای زندگی اش به حساب می آید. با او چند کلامی هم کلام شدیم و از زندگی متاهلی، تفاوتش با روزهای مجردی و عضو جدید خانه اش حرف زدیم.
مجید صالحی از همسر و خانواده اش به شدت تعریف می کند و راضی است: «الحمدلله یکی از بزرگ ترین نعمت هایی که تا امروز خدا به من داده و امیدوارم لیاقتش را داشته باشم، همسرم است؛ ایشان همیشه و در همه مراحل زندگی همپایم بوده و خانواده بسیار محترم، ارزشمند و سلامتی دارد که همیشه به همنوعان خودشان فکر می کنند و به هیچ وجه سوءاستفاده گر نیستند. مادر خدابیامرزم خیلی خوب آدم ها را می شناخت و هر وقت همسرم را می دید همیشه لبخند می زد و این حس رضایت بخشی در من ایجاد می کرد که چقدر خوب است این ارتباط و تعامل برقرار شده. خدا را شکر روز خواستگاری به هیچ وجه بر من سخت نگذشت، اتفاقا خانواده همسرم خیلی رعایت حال ما را کردند و امیدوارم لیاقت این هدیه خداوند را داشته باشم. واقعا بعد از وارد شدن به این مرحله تازه از زندگی ام احساس آرامش عجیبی دارم و بعضی وقت ها پیش خودم فکر می کنم سینما، تلویزیون و اینها واقعا شاخ و برگ ها و مسائل پیش افتاده زندگی ام به حساب می آیند و تنه اصلی درخت زندگی ام چیز دیگریست.»
پدر او ایرج از سر آمدان موسیقی سنتی و آواز است که بر شکوفایی و پرورش او تاثیر بسزایی داشته است. احسان شیفته و عاشق موسیقی است. کاراحسان خواجه امیری حرفه ای خود را با آهنگسازی برای مجموعه ای مستند که موسیقی بی کلام بود شروع کرد.
خانواده هنرمند
در یک خانواده کاملا هنرمند به دنیا اومدم، پدرم «ایرج» یکی از خوانندگان بنام و محبوب ایران است، مادرم هم از صدای خوبی بهره مند است اما هیچ وقت قسمت نشده که بخواند، خواهر بزرگترم هم موسیقیدان است.
علاقه به خوانندگی
طبیعی بود که با داشتن چنین خانواده هنرمندی به خوانندگی علاقه مند شوم. خواندن در خون من است مطمئنا در هیچ کاری نمی توانستم به اندازه خوانندگی موفق شوم.
شروع کار موسیقی
از شش سالگی با نوازندگی ویولن کارم رو آغاز کردم اما ورودم به دنیای موسیقی در سن سیزده سالگی بود، آواز رو هم نزد پدرم آموزش دیدم.
من و بابام
در هفده سالگی اولین آلبوم را روانه بازار کردم. در آن آلبوم به همراه پدرم آواز خواندم البته هشتاد درصد آن آلبوم کار خودم بود.
در سالهای اخیر از مهناز افشار بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است.
نام و نام خانوادگی : مهناز افشار
تولد : ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ ( سن : ۳۵ سال )
وضعیت تاهل : مجرد
محل زندگی : تهران
شروع فعالیت هنری : از سال ۱۳۷۶
مهناز افشار در خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است.
مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.
رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت.
بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.
لعیا زنگنه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که این روزها بعد از سال ها دوری از صحنه تئاتر با نمایش “شب به خیر کوچولو” به کارگردانی فرشاد منظوفی نیا به این عرصه بازگشته با اشاره به علاقه خود به تئاتر گفت: دوست دارم به صورت مستمر در تئاتر حضور داشته باشم.
به گزارش خبرنگار مهر، لعیا زنگنه از هنرمندان شناخته شده و فعال عرصه سینما و تلویزیون است که طی سال های گذشته یکی از چهره های مورد توجه مخاطبان و علاقه مندان مجموعه های تلویزیونی و سینما بوده است. وی که دارای مدرک کارشناسی تئاتر است فعالیت خود را نیز در این عرصه آغاز کرد و حضور در نمایش “یادگار سال های شن” به کارگردانی علی رفیعی یکی از تجربیات حرفه ای و قابل توجه زنگنه در عرصه تئاتر است. او در دهه ۷۰ با حضور در مجموعه تلویزیونی “در پناه تو” به کارگردانی حمید لبخنده به عنوان یک چهره بازیگری معرفی و شناخته شد. حضور موفق در مجموعه مذکور باعث شد تا حضور زنگنه در عرصه تصویر پررنگ تر از عرصه تئاتر باشد.
محمدرضا شریفی نیا که در سریال «میلیاردر» ایفای نقش می کرد در نشست رسانه یی این سریال حاضر شد و میلیاردر را سریالی دانست که بر ماهواره ها غلبه کرده است.
شریفی نیا در بخشی از صحبت هایش گفت: مقاله ای خواندم که «میلیاردر» بر ماهواره غلبه کرده است؛ اگر «میلیاردر» ۱۰۰ قسمت بود، می توانستیم تمام کانال های ماهواره را شکست بدهیم اگر این فرصت وجود داشت می توانستیم تمام کانال های ماهواره یی را تعطیل کنیم؛ «حریم سلطان» فقط یکی از کارهایی بود که ما بر آن غلبه کردیم.
“اگر من هم ۱۲ میلیارد در جیبم بود به انتقادی گوش نمیکردم. دهنمکی مجوز این کار را داشت و میتوانست انجام دهد که در ابتدا خیلی چیزها را به سخره بگیرند و در آخر با یک جمله روی آن ماله بکشد، جوکهایی که مردم در خفا به هم میگفتند. یکدفعه آمد روی پرده سینما و همه دسته جمعی خندیدند، اما کمیت، دلیل بر کیفیت نیست. آدمها به خاطر حسابهای میلیاردی، خانه در پاریس و کانادا، به خاطر بازی در صدوبیستوچهار فیلم و… تکریم میشوند، اینها متفاوتند با آن کسی که میماند، این آقایان با امثال علی حاتمی و ناصر تقوایی فرق میکنند، تقوایی سه فیلم ساخته، ولی در کیفیت در تاریخ از آن حرف میزنند، ولی هیچکس از فیلمهای ۱۲ میلیارد فروخته حرف نمیزند، چون اینها تاریخ مصرف محدود دارند.”
عکس هایی از بازیگرانی مثل : رامبد جوان – نیوشاضیغمی – مهران مدیری – هدیه تهرانی – مهناز افشار – خسرو شکیبایی – اکبر عبدی – هنگامه قاضیانی – مازیار فلاحی – حمید فرخ نژاد – بنیامین بهادری – عباس غزالی – رضا عطاران – سید علی ضیا – سحر ولدبیگی – نیما فلاح – دانیال عبادی و ..
عکس هایی از حضور عوامل ، کارگردان و بازیگران سریال راز پنهان در نشست نقد و بررسی این مجموعه
حراجی
عکس های از مراسم ختم مادر مجید صالحی با حضور بازیگران و هنرمندان : پرستو صالحی ، پیمان معادی، بیتا سحر خیز ، اکبر عبدی ، سیاوش خیرایی ، باران کوثری ، رضا عطاران، امیر قلعه نویی، حنیف عمران زاده، سید مهدی رحمتی، علی انصاریان، نیما نکیسا، محمدحسین لطیفی، جواد رضویان، کامبیز دیرباز، حبیب رضایی، هومن سیدی، آزاده صمدی، بهنوش بختیاری، رضا بنفشه خواه، محمد ستار همدانی، امین منوچهری، امیر نوری، مصطفی راد، مجید شهریاری، سپند امیرسلیمانی، پویا امینی، انوشیروان ارجمند، علی عبدالعلی زاده، شهرام عبدلی، سعید پیردوست، محمد کاسبی، حسن پورشیرازی، امیر غفارمنش، احمد نجفی، محسن افشانی، شهاب علاسی و … از جمله چهره هایی بودند که در این مراسم شرکت داشتند.
.: Weblog Themes By Pichak :.