*****************************************
*****************************************
اگه بالای سرِ کتری وایستی آبش دیرتر جوش میاد !
برید کنار دورشو خلوت کنین بزارین کارشو بکنه…!!:)))
.
.
.
یه حقیقتِ خیلی باحال :
پسرا عاشق فوتبالن ..
دخترا عاشق بازیکنای فوتبالن…!
.
.
.
دختر : یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به حدر نره
پسر : یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا! (اینم از معرفتتون پول طرف و بگیرین و با رفقا برین عشق و حال
۲.تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه...
دختر : مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه.
پسر : اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه.
و اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه و زمان بندی
1. روش کوزه ایی : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خوره کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که : اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی نتیجه گیری : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آبه .
2. روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن میکنی شکلات بین مردم تقسیم میکنی ت مرد آرزوهت بیاد. نتیجه گیری : در صورت کمبود شمع میتونین فانوس هم روشن کنین .
3. روش سوسکی : بخاطر ترس از یه سوسک که حتی میتونی خودت اون رو تو خونه یا کوچه کار بزاری همچین محکم میپری تو بغلش و بهش می چسبی که هیچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتیجه گیری : با تشکر از کلیه سوسک های محترم مقیم مرکز و حومه .
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار برد با كسی است كه بیشتر تقلب كند
الكل : مایه گرانبهایی كه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میدان
ایده آل : شوهری كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی كه در مورد تازه اش دارد رفتار كند
زوج ایده آل : شوهر كر و زن لال
غضنفر صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که تهنشین نشه!
غضنفر ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا !
تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان ?? نفر تلفات داشته!
تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!
مریض قبل شما ٣ ساعت تو اتاق دکتره
ولی وقتی نوبت شما که میشه دو ثانیه معاینه میشین و میایینبیرون! ؟
***************************************
جمله ای حکیمانه از جناب عزراییل خطاب به بیمار : “I See You”
***************************************
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکنه !
***************************************
جی جی وات ، بازیکن فوتبال(امریکایی) همچنان که خودی در میادین فوتبال از خود نشان داده است ، به سرعت به عنوان یک جوان خوب محبوبیت عمومی پیدا کرده است.به گزارش پارس ناز این فوتبالیست وقتی از طریق یکی از ویدئو های یوتوب متوجه شد که دختر 6 ساله ای به خاطر آنکه مادرش گفته 25 سالش نیست تا بتواند با این فوتبالیست ازدواج کند به گریه افتاده است، در پیامی در صفحه اجتماعی فیس بوک نوشت که می خواهد با این دختربچه ملاقات کند.
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !
دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند
چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !
ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!
ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!
ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!
ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!
ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!
ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!
♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦
♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦
∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞
اعتراف میکنم تا سنه 13-12 سالگی تحت تاثیر حرفای مادربزرگم که خیلی تو قید و بند حجاب بود با روسری میشستم جلوی تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت میکشیدم. زیاد میخندید فکر میکردم بهم نظر داره!!
∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞
♦ زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشك آدم رو در میآورد.
♦ زنها مثل سكوت هستند با كوچكترین حرفی می شكنند.
♦ زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می كنند.
اگــــه یـه روز رفتی یــه جــــای دنیــــا
واسه خـودت ماشین خریدی اونجــــــا
یه چی بخر شبیه پیکـــــان بــــــــاشه
صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بــــــاشه
وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستـی
خواستی بفهمن کـه کجایی هستـی
اوّل کــــــــــار واســــــــه جـــلو پنجـره
یــــــه نعل اسب عــــالی یـــــادت نـره
یـــه وخ خیــــال نکن حـــاجیت جــواده
اون ورِ دنیـــــــــا بــد نظـــر زیـــــــــاده
تسبـیــــحتــو بـــپـیـــچ بدور شصــتـت
موبـــایلــــتم در آر بگیـــر تـــو دستــت
مهران احمدی این روزها مشغول بازی در سریال تلویزیونی «پایتخت ۲» به کارگردانی سیروس مقدم است. او در این سریال نقش بهبود، داماد خانواده را بازی میکند. احمدی معتقد است کیفیت سریال «پایتخت ۲» به مراتب بهتر از سری اول آن است؛ با او درباره حضورش در این سریال و دیگر کارهایش به گفتوگو نشستیم.
در سالهای اخیر شما را در نقشهای متفاوت دیدهایم. از چگونگی انتخاب این نقشها برایمان بگویید؟
این خصوصیت در ذات بازیگری است. در سالهایی که من در این حرفه مشغول هستم، تعریف دیگری جز این برای بازیگری پیدا نکردهام. بازیگر کسی است که توانایی ایفای نقشهای متفاوت را داشته باشد که قابل باور هم برای مخاطبان باشد.
با این تعریف کار شما به عنوان بازیگر سخت خواهد بود.
در زمان پیش تولید میکوشم خودم را کاملا با شخصیتی که قرار است بازی کنم، نزدیک کنم و تمرین زیادی میکنم تا نقش کاملاً با من عجین شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، نمایشگاهی طی روزهای اخیر در لندن برگزار شده که صاحبان آن برای جلب نظر مردم، موهای زنان را به شکل های عجیبی در آورده اند. این موضوع با مخالفت گروههای حامی حقوق زنان مواجه شده و آنها اعلام کرده اند این نمایشگاه هدفی جز تبدیل زنان به مترسک و کالای تبلیغاتی ندارد.
دکتر: ازدواج کن..
مرد: کمکی هم میکنه؟
دکتر: نه ، ولی فکر زندگی بیشتر دیگه به ذهنت نمیاد!
.
.
.
اطلاعیه جدید راهنمایی رانندگی :
پیرو مشکل آلودگی هوا
امروز تنها خودروهایی که سه رقم سمت راست پلاک آنها بر ۱۷ بخش پذیر است اجازهی تردد دارند !
قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
ایرانی ها چرا می خواهند انقلاب کنند؟
باورتون نمیشه؟ ببینید:
وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید!
(ستاد کمک به ادامه زندگی)
کرایه تاکسی
توی تاکسی نشسته بودم، دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون... یکی گفت:
به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی! من حساب میکنم...
بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن !
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!!
راننده گفت : جـــان ؟
مرد : گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن؛یا دوتاییمون باهم هزار تومن!!
غضنفر در گوش راننده پچ پچ میکرده.میگن چی میگه؟
راننده میگه:بابا دیونم کرده میگه چپ کن بخندیم!
.
.
.
چیز چیست ؟
کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود ؛
زمانی که طرف کم می آورد از آن کلمه در جمله اش استفاده میکند ؛
به مثال های زیر توجه کنید :
چیز اینو کجا گذاشتی ؟
خواستم خدایی نکرده یه وخ چیز نشه …
برو پیش فلانی چیز کن !
اردبیل : گار گار
.
.
.
.
تهران : قار قار
.
.
.
.
اصفهان : قارس قارس
.
.
.
.
شیراز : قارو قارو
.
.
.
.
* یه خانومی تو فامیلمون هست خدای سوتیه.یه روز تو ماشین بودیم
یه دفعه گفت:
بچه ها نگاه اون ماشین سبزه ….
کدوم ؟کدوم؟…
همون سبز پروفسوریه دیگه
اینقدر خندیدیم که نفسمون بند اومده بود
* چند سال پیش با مامانم و چند نفر دیگه رفته بودیم تشییع جنازه خسرو شکیبایی….بعد مراسم که تو تالار وحدت بود داشتیم میومدیم بیروون که پرویز پرستویی از بغلمون رد شد مامانم یهو برگشت گفت eeeeeeeeeee خسرو شکیبایی….بیچاره همینجووری برگشت نگاموون کرد…کم مونده بود بگه اصلا میدونین چرا اومدین اینجا…
علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟
دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.
علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.
وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.
دستشویی پارک !! (طنز)
رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:
سلام حالت خوبه؟
من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:
حالم خیلی خیلی توپه.
بعدش اون آقاهه پرسید:
خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟
با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛
اگه نقشه ی تهران رو 90 درجه در جهت عقربه های ساعت بچرخونیم و با دقت نگاش کنیم می بینیم که شبیه بدن می شه که خیلی راحت قابل تشخیصه! اگه نمی تونید تشخیص بدید من برای راحتیتون این کارو کردم که می تونید ببینید:
یه استاد دانشگاهی بود هر سری میومد سر کلاس به دختر خانمها تیکه می انداخت. یه روز دخترا تصمیم گرفتن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون...
قضیه به گوش استاد رسید
(میدونیدکه توسط عده ای از آقا پسرهای جان بر کف!!!!)
اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.
1) در مسیر برگشت از مهد کودک :
لضا لضا (همان رضا ) مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها !
رضا : مامان چیه ؟!
هفت صبح: طرح «ازدواج آسان» كه به زودي قرار است در دانشگاهها اجرا شود يك طرح چندوجهي است كه نه تنها جيك ثانيه به كنترل افزايشي جمعيت كمك ميكند، نه تنها باعث پيشرفت آكادميك مراكز علمي ما ميشود، نه تنها از فرار مغزها و بدنها جلوگيري ميكند، نه تنها تمام مشكلات مملكتي را دو سوته حل ميكند بلكه كلا جنبش دانشجويي را هم به سرمنزل مقصود بيك هدايت ميكند.
باور نداريد واايستيد تماشا كنيد.
روشهاي اجراي طرح
sahar
: اعتراف مي كنم منتظر يه تماس مهم بودم از طرفي نمازم داشت قضا مي شد ،شروع كردم به نماز خوندن آخراي نماز تلفن زنگ خورد منم تند تند نمازم و تموم كردم و گوشيو برداشتم فكر كنين به جاي الو بلند گفتم الله اكبر طرفي كه اونور خط بود مونده بود چي بگه خودمم از خنده نمي تونستم حرف بزنم
ladytak91: یه بار که سوار تاکسی شده بودم درست کنار در سمت راست نشسته بودم و مسافر بغل دستیم میخواست پیاده بشه ، منم پیاده شدم که اون بتونه پیاده بشه ، بدشم بدون توجه به این که کسی کنارمه دوباره سوار شدم ، چون یه خورده هم تو فکر بودم دیگه زیاد به اطرافم نگاه نمیکردم، خواستم درو ببندم که دیدم در بسته نمیشه بازم بدون اینکه نگاه کنم دوباره درو بستم که دوباره بسته نشد برای بار سوم که عصبانی شدم خیلی محکم درو بستم که این دفعه بسته شد!!! به در که نگاه کردم دیدم یه پیرمرده که داره هاج و واج به من نگا میکنه! نگو هی میخواسته سوار بشه من نمیزاشتم سوار بشه!!!!
دختر جوانی از مکزیک برای یک ماموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد پس از دوماه نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون :
" لورای عزیزم متاسفانه دیکر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدم وباید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام ومی دانم که نه تو ونه من شایسته ی این وضع نیستیم. من راببخش وعکسی که به تو داده بودم برایم بفرست باعشق :روبرت "
دختره یه روز که تو خونشون تنها بوده میره حموم!
به هوای اینکه کسی خونه نیست
همونجوری لخت میاد بیرون که حوله برداره!
یه دفعه میبینه داداشش توخونست.
بدو بدو میره تو اتاق درو میبنده.حیوونی خیلی خجالت میکشه!
اینکه پدر پولداری نداری مقصر نیستی
ولی اگه پدر زن و پدر شوهر پولدار پیدا نکنی خودت مقصری !
********جملات خنده دار********
میگم تا حالا دقت کردین تو خونه یه سری وسایل هست
که همیشه همه جا میبینیشون ؟ اما خدا اون روز رو نیاره که بهشون احتیاج پیدا کنی !
یعنی کلا از چرخه هستی محو میشن !
********جملات خنده دار********
نمیدونم چه مواد شیمیایی داره قطرات بارون !
به محض رسیدن به زمین اکثر تاکسی ها تبدیل به تاکسی دربست میشوند
********جملات خنده دار********
.
دقت کردین توی بعضی کلاسا آدم مثل خرس خوابش میاد ولی وقتی کلاس تموم میشه این حس کاملا بطرف میشه ؟
.
دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟
.
دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟
.
دقت کردین همیشه سطح مسابقات از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟
.
دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار ؟
در سالهای اخیر از مهناز افشار بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است.
نام و نام خانوادگی : مهناز افشار
تولد : ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ ( سن : ۳۵ سال )
وضعیت تاهل : مجرد
محل زندگی : تهران
شروع فعالیت هنری : از سال ۱۳۷۶
مهناز افشار در خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است.
مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.
رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت.
بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.
«یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» نام دو فیلمی است که آنا نعمتی در حال حاضر روی پرده سینما دارد، دو نقشی که به لحاظ موضوع فیلم،هیچ ربطی به هم ندارند و این بازیگر در هر دو نقش کاملا متفاوت ظاهر شده است.
این بازیگر معتقد است با توجه به شرایط کنونی سینمای ایران دو فیلمش توانسته به شایستگی مخاطب خودش را به سینماها بکشاند و به گونه ای از نتیجه بازی هایی که در این دو فیلم داشته، راضی است به بهانه حضورش در این دو فیلم با وی گفت وگویی داشتیم.
در «یکی می خواد باهات حرف بزنه» نقش مادری را بازی می کنید که تنها فرزندش را به واسطه مرگ مغزی از دست می دهد؟ چه خصیصه ای در فیلمنامه وجود داشت که شما را مجاب کرد در این فیلم بازی کنید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم شخصیت «لیلا» در فیلم مرا بسیار جذب کرد با توجه به اینکه من مادر هستم، فکر کردم می توانم از عهده این نقش به خوبی بربیایم، بنابراین نقش را پذیرفتم و در آن کارکردم.
چطور به نقش «لیلا» نزدیک شدید؟
چند سالی می شود که باید منتظر عید نوروز یا مثلا ماه رمضان باشیم تا او را در تلویزیون ببینیم. مجید خان دوست داشتنی سینمای ایران که این روزها به شدت درگیر ساخت تله فیلم هایش است و به تازگی هم یکی از آنها را به پایان رسانده، علاوه بر درگیری کاری، دیگر متاهل هم شده و یک مرد ایده آل برای زندگی اش به حساب می آید. با او چند کلامی هم کلام شدیم و از زندگی متاهلی، تفاوتش با روزهای مجردی و عضو جدید خانه اش حرف زدیم.
مجید صالحی از همسر و خانواده اش به شدت تعریف می کند و راضی است: «الحمدلله یکی از بزرگ ترین نعمت هایی که تا امروز خدا به من داده و امیدوارم لیاقتش را داشته باشم، همسرم است؛ ایشان همیشه و در همه مراحل زندگی همپایم بوده و خانواده بسیار محترم، ارزشمند و سلامتی دارد که همیشه به همنوعان خودشان فکر می کنند و به هیچ وجه سوءاستفاده گر نیستند. مادر خدابیامرزم خیلی خوب آدم ها را می شناخت و هر وقت همسرم را می دید همیشه لبخند می زد و این حس رضایت بخشی در من ایجاد می کرد که چقدر خوب است این ارتباط و تعامل برقرار شده. خدا را شکر روز خواستگاری به هیچ وجه بر من سخت نگذشت، اتفاقا خانواده همسرم خیلی رعایت حال ما را کردند و امیدوارم لیاقت این هدیه خداوند را داشته باشم. واقعا بعد از وارد شدن به این مرحله تازه از زندگی ام احساس آرامش عجیبی دارم و بعضی وقت ها پیش خودم فکر می کنم سینما، تلویزیون و اینها واقعا شاخ و برگ ها و مسائل پیش افتاده زندگی ام به حساب می آیند و تنه اصلی درخت زندگی ام چیز دیگریست.»
پدر او ایرج از سر آمدان موسیقی سنتی و آواز است که بر شکوفایی و پرورش او تاثیر بسزایی داشته است. احسان شیفته و عاشق موسیقی است. کاراحسان خواجه امیری حرفه ای خود را با آهنگسازی برای مجموعه ای مستند که موسیقی بی کلام بود شروع کرد.
خانواده هنرمند
در یک خانواده کاملا هنرمند به دنیا اومدم، پدرم «ایرج» یکی از خوانندگان بنام و محبوب ایران است، مادرم هم از صدای خوبی بهره مند است اما هیچ وقت قسمت نشده که بخواند، خواهر بزرگترم هم موسیقیدان است.
علاقه به خوانندگی
طبیعی بود که با داشتن چنین خانواده هنرمندی به خوانندگی علاقه مند شوم. خواندن در خون من است مطمئنا در هیچ کاری نمی توانستم به اندازه خوانندگی موفق شوم.
شروع کار موسیقی
از شش سالگی با نوازندگی ویولن کارم رو آغاز کردم اما ورودم به دنیای موسیقی در سن سیزده سالگی بود، آواز رو هم نزد پدرم آموزش دیدم.
من و بابام
در هفده سالگی اولین آلبوم را روانه بازار کردم. در آن آلبوم به همراه پدرم آواز خواندم البته هشتاد درصد آن آلبوم کار خودم بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.